گروه فرهنگ و هنر- احمد عباسی - ناصر خان ملک مطیعی به عنوان یکی از ستونهای سینمای موسوم به فیلم فارسی در 88 سالگی و در حالی که 40 سال از بازیگری در سینما و تلویزیون محروم بود، در یکی از بیمارستانهای تهران درگذشت.
او بر خلاف بسیاری از بازیگران فارسی که با انقلاب، به خارج از کشور کوچیدند، ترجیح داد در ایران و کنار مردمی که همیشه ستایشگرش بودند، روزگار بگذراند. او ماند و دوست داشت باردیگر در سینما بازی کند. بسیاری واسطه شدند و نشد که نشد. او باز هم رنجیده خاطر نشد. اواخر سال گذشته بود که قرار شد در دو برنامه تلویزیونی حاضر شود و گفتوگو هم تصویربرداری شد، اما باز ارادههای غالب مانع از آن شد که بر صفحه تلویزیون ظاهر شود و رکورد پرمخاطبترین برنامه سیمای جمهوری اسلامی شکسته شود.
ناصر ملک مطیعی ایفاگر نقشهای ماندگار بود. نقش لوطیها و جاهلها و دهها کاراکتر دیگر را بازی کرد و دشمن نامردی و نامردمی و ظلم بود.
او در پاسخ به پرسشهای پیاپی مبنی بر دلیل نرفتن از ایران در حالی که هیچ اصراری بر دفاع از حال و هوای فیلمفارسی نداشت، همیشه میگفت که من از این مردم جز خیر و نیکویی ندیدهام و کنارشان میمانم تا بمیرم. او مصداق سخن زیبای شاملو بود که سرود؛ چراغ من در این خانه می سوزد.
بنا به آمارهای مستند، تا وقوع انقلاب، 1200 فیلم فارسی در کشور ساخته شد که در 100 فیلم آن، ناصر خان بازی کرده بود. او در واقع در 9 درصد فیلمهای فارسی پیش از انقلاب حضور داشت و در خاطره جمعی مردم حضور دارد. حتی بسیاری از آنها که بعد از انقلاب به دنیا آمدهاند.
او با شادی و آرامش رفت. بیادعا. از کسی طلبکار نبود. هرچند میشد همراهی بهتری با این اسطوره داشت.
بازیگر خوشتیپ و سرشناس سینمای ایران به دلیل نارسایی کلیه و تنگی نفس چهارم خرداد در ۸۸ سالگی درگذشت. یاد خالق دیالوگ زیبای فرمون در فیلم قیصر در حالی که از پشت خنجر خورده بود، گرامی باد. قیصر، کجایی که فرمونتو کشتن.